سفارش تبلیغ
صبا ویژن


عشقولانه ها

خدای عزیز ،می خواستم اگر اشکالی نداشته باشد پیشنهادی بکنم.چرا تو دین های کمتری به وجود نمی آوری تامردم با هم بیشتر دوست باشند؟ ما تازگی در مدرسه چیز هایی درباره جنگ های صلیبی که سالها پیش اتفاق افتاده خوانده ایم.جانت (11ساله)

خدای عزیز ، تو چطور با مریم آشنا شدی؟ اندی(6ساله)

خدای عزیز، تو چه کسی را عبادت می کنی؟ اگر عبادت نمی کنی فکر می کنی بتوانی به من اجازه بدهی از انجام این کار خلاص بشوم؟ جیم (9ساله)

خدای عزیز ، پدرم هفته ی گذشته کارش را از دست داد. لطفا کمکش کن تا زودتر کار پیدا کند. او وقتی در خانه است خیلی ما را اذیت می کند. مارتین(8ساله)

خدای خوب و عزیز، من به تو احساس نزدیکی می کنم. ما مثل اعضای یک خانواده هستیم. شاید بتوانیم با هم ازدواج کنیم و این پیوند را محکم تر کنیم. عاشق تو : تینا(7ساله)

خدای عزیز، مادر بزرگم سال پیش فوت کرد. مادرم می گوید که او آمده پیش تو. لطف می کنی و این پیغام را به او بدهی؟ مادر بزرگ! من درسهایم را خوبی می خوانم و در مدرسه با پسری آشنا شده ام و قرار است که با هم ازدواج کنیم. با تمام عشقم : سیندی (8ساله)

خدای عزیز، از اینکه پدر و مادر، خواهرم آنیتا و پدربزرگ و مادر بزرگ به این خوبی به من داده ای متشکرم . آنهال واقعا مهربان و فوق العاده اند . در مورد برادرم فیل تورا می بخشم. فکر کنم در مورد او نتوانستی کارت را تمام کنی. سین (12 ساله)

خدای عزیز، برای خواهرم یک بلای اضافی داری؟ مثل بلایی که سر مصری ها آوردی؟ او خیلی احمق است. استانلی (8ساله)

خدای عزیز، پدرم فکر می کند که توست . لطفا او را به راه راست هدایت کن. وین (11ساله)

خانم و آقای خدا، خانواده ی شما چه جوری است؟ عیسی بچه ی بزرگ خانواده است؟ کارن(7ساله)

خدای عزیز، توی مدرسه یاد گرفته ام که تو می توانی از کرم ابریشم پروانه بسازی. به نظر من این کارت محشر است. برای خواهرم چه کار میتوانی بکنی؟ او زشت است. لطفابه پدر و مادرم نگو که من این را برایت نوشتم. رفیق تو : گرگ (11ساله)

خدای عزیز،
آتشفشان ها خیلی محشرند. اما تو باید یاد بگیری عصبانیت خودت را کنترل کنی!(این حرفی است که مادرم همیشه به من می زند).
با عشق
ویکتور*** (11 ساله)

دوست قدیمی و عزیزم،
اوضاع چطور است ، رفیق؟ می توانی کاری کنی که من و دوستانم بتوانیم شب های تابستان بیشتر بیرون بمانیم؟
ما بچه های باحالی هستیم.
مارک***(11 ساله

خدای عزیز،
تو چرا به مسیح اینقدر سختی دادی؟ پدرم هم به من سخت می گیرد. پس من می دانم که او چه کشیده!! فکر نمی کنی شاید بهتر باشد هر دوی شما کمتر سخت گیری کنید؟
مارک *** (11 ساله)

خدای عزیز ،
من فکر میکنم تو باید واقعاً با هوش باشی که مذهب را اختراع کردی .
با این کار باعث شدی که همه ی مردم به تو احترام بگذارند و مدام اسم تو را به زبان بیاورند.
من هم میخواهم معروف بشوم.
با احترام
فرانک *** (11 ساله)

ای خدای بزرگ: اگه برام چراغ جادوی علاء الدین رو بفرستی حاضرم هرچیزی رو که دارم به تو ببخشم... البته بجز پولهام و شطرنجم.

ــ خدای عزیز آیا تو خدای حیوونا هستی یا خدای اونا یکی دیگه ست ؟


نوشته شده در دوشنبه 90/6/7ساعت 3:16 عصر توسط نازنین نظرات ( ) | |


قالب رایگان وبلاگ پیجک دات نت